کتابخانه عمومی شهید جاویدی فسا

کودکان ،خردسالان ، بازنشستگان ، ایثارگران، بسیج فعال ، افراد تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد می توانند به صورت رایگان از خدمات کتابخانه عمومی شهید جاویدی استفاده کنند .

کتابخانه عمومی شهید جاویدی فسا

کودکان ،خردسالان ، بازنشستگان ، ایثارگران، بسیج فعال ، افراد تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد می توانند به صورت رایگان از خدمات کتابخانه عمومی شهید جاویدی استفاده کنند .



۳۱
مرداد


امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: همانا برای خدای عزّوجلّ دوازده هزار عالَم است که هر کدام آنها بزرگتر از هفت آسمان و هفت زمین می‌باشد. که (اهل) هیچ عالَمی از آنها، نمی‌بیند (گمان نمی‌برد) که عالَمی غیر از عالُم خودشان باشد و من بر همه این عالَم‌ها حجّت هستم.

متن حدیث: 
إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اثْنَیْ عَشَرَ أَلْفَ عَالَمٍ کُلُّ عَالَمٍ مِنْهُمْ أَکْبَرُ مِنْ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ وَ سَبْعِ أَرَضِینَ مَا یَرَى عَالَمٌ مِنْهُمْ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَالَماً غَیْرَهُمْ وَ إِنِّی الْحُجَّهُ عَلَیْهِمْ.
  • کتابخانه شهید جاویدی
۳۱
مرداد


علاقمندان می توانند هشتمین  بسته نورسیده ها را از طریق دریافت مشاهده کنند . 


دریافت

  • کتابخانه شهید جاویدی
۳۱
مرداد


عقل و احساس اولین رمان جین آستین، نویسنده انگلیسی، است که در سال ۱۸۱۱ منتشر شد. آستین

نسخه ی اولیه این رمان عاشقانه را در سال ۱۷۹۵، وقتی ۲۰ سال داشت، نوشت. ابتدا نام کتاب الینور و ماریان

بود. آستین در سال ۱۷۹۷ و احتمالاً ۱۸۰۹ رمان را بازنویسی کرد و نام آن را به عقل و احساس تغییر داد. در

سال ۱۸۱۱ این کتاب با نام مستعار «لیدی ال » و با هزینه شخصی نویسنده منتشر شد. تا سوم ژوئیه ۱۸۱۲،

۱۰۰۰ نسخه از کتاب به فروش رفت و در سال ۱۸۱۲ تجدید چاپ شد.

داستان عقل و احساس در فاصله سا لهای ۱۷۹۷- ۱۷۹۲ در منطق های در جنوب غربی انگلستان می گذرد.

شخصیتهای اصلی، دو خواهر به نا مهای الینور و ماریان دشوود هستند که به خانه ه ای جدید نقل مکان

می کنند و درگیر و دار ماجراهای عاطفیشان، عشق و دلشکستگی را تجربه می کنند.

سرگذشت خواندنی دو خواهر، یکی احساساتی و دیگری عاقل و خویشتندار، در کامیابیهاا و ناکامیهای

دو خواهر با ویژگیهای  متفاوت به تصویر کشیده و دو فرجام متفاوت را برای آ نها رقم می خورد . این رمان

بیش از هر چیزی، درونیات انسا نها را توصیف می کند. آستین، این جزئیات را کم کم و غیرمستقیم، از

لابه لای رفتارها و گفتارهای آد مها داستان بیرون می کشد و پیش روی خواننده می گذارد ؛ طوری که انگار

خودش آفریننده این آد مها و احساسات و اندیشه هایشان  نبوده بلکه فقط آ نها را کشف کرده است.

 

  • کتابخانه شهید جاویدی
۲۹
مرداد

یاران حضرت مهدی (ع )

یـاران امـام زمـان (ع ) چـنـد دسـته اند. دسته ای از آنان ، یاران خاص و ستاد فرماندهی آن حـضـرت هستند که تعدادشان 313 نفر است و همانها هستند که قرآن کریم در آیه 8 سوره هود از آنان به عنوان ((امت معدوده )) یاد می کند.

هـرگاه زمان ظهور برسد، خداوند این افراد را در اندک زمانی در مکّه ظاهر می کند و بدون حضور اینان قیام مهدی (ع ) شروع نمی شود.

دسـتـه دوم از یـاران حـضرت که پس از جمع آمدن پرچمداران و ستاد فرماندهی به یاری ایـشـان مـی آیـنـد طـبـق روایـات 10 یـا 12 هـزار نـفـرنـد. وقـتـی ایـن حـلقـه کامل شد، حرکت و قیام ، آغاز می شود.

حلقه سوم از یاران ، مؤ منانی هستند که پس از شروع قیام به آنان می پیوندند و لحظه به لحظه بر تعداد آنان افزوده می شود.

  • کتابخانه شهید جاویدی
۲۹
مرداد

  • کتابخانه شهید جاویدی
۲۶
مرداد

عللاقمندان می توانند هفتمین بسته نورسیده ها را از طریق دریافت مشاهد کنند .

دریافت

طرح نورسیده ها (معرفی و خلاصه کتاب های ارسالی به کتابخانه ها)

کتابچه نو رسیده ها که از این پس مقارن با هر بستة ارسالی کتاب روی پورتال سامان بارگزاری خواهد شد تلاش می کند با طرح نکاتی در قالب معرفی و خلاصه از هر عنوان، پنجر ه ای به جهان درون آن  بگشاید.

طرح نورسیده ها توسط اداره کل منابع نهاد کتابخانه های عمومی کشور به اجرا درآمده است، بنابر طرح تکثیر محتوای کتب (نورسیده ها) از طریق سایت  www.iranpl.irصورت می گیرد و مراجعین گرامی می توانند به سایت مذکور مراجعه و از چکیده کتاب های ارسالی به کتابخانه مطلع شوند.

امید است اجرای این طرح گامی موثر در جهت افزایش استفاده از منابع کتابخانه و در نتیجه ترویج کتابخوانی در جامعه باشد. 

  • کتابخانه شهید جاویدی
۲۵
مرداد


مهر و مهتاب داستان دختری است به نام مهتاب که در خانواد ه ای مرفه زندگیمی کند. خانواد ه ای که به

اعتقادات دینی پایبند نیست و تمام زندگی ایشان در سه چیز خلاصه می شود : باهم بودن فامیل، امکانات

رفاهی و شاد بودن. این داستان در دهه ی  هفتاد اتفاق می افتد. داستان از آنجایی شروع می شود که مهتاب

در دانشگاه آزاد، رشته کامپیوتر قبول می شود و به دانشگاه می رود. در دانشگاه، استاد جبرانی او فردی به نام

حسین است. حسین پسری مذهبی، بی آلایش و شیمیایی است. پسری جانباز و شیمیایی که در دنیای پاک و

بی آلایش خود تنها خدا را دارد و بس! تمام فامیل درجه یک خود را در بمباران زمان جنگ در یک مهمانی از

دست داده است و به تنهایی زندگی می کند. این دو شخصیت از نظر فرهنگی و رفاهی دو روی سکه هستند.

مهتاب به خاطر او حتی به خانواد ه اش پشت می کند و به آیند ه ای روشن و پر از عشق می اندیشد. علیرغم

مخالفت خانواده، دختر با اصرار آنها را راضی به ازدواج می کند، امّا خانواده بجز برادرش او را طرد می کنند.

رفتار بسیار شیرین و منطبق بر اخلاق پسر باعث می شود که خانواده دختر متحول شوند و دست از کارهای

ضدارزشی خود بردارند. ولی روزگار سرنوشت تلخی را برای آن دو رغم می زند.

این رمان آنقدر زیبا و روان نوشته شده که بارها آن را می توان خواند و هیچ وقت هم از آن خسته نشد.

در این رمان نویسنده عشق را با هوس و لذ تهای زودگذر درهم نیامیخته است و برای عشق پاک، احترام

و تقدسی زیبا قائل شده است و همین به رمان زیبایی خاصی میبخشد. مهتاب در این رمان به یک تعالی،

رشد و بلوغ فکری می رسد؛ به خود خویش بر می گردد و با فطرت اصلی خودش آشتی می یکند. در این

رمان کارهای خوبی که فطرت همه انسانها آنها را محترم می شمارند به خوبی توصیف شده است. نویسنده

بجای تصویرگری عشقهای مبتذل و صوری به بیان عشقهای  مقدس پرداخته است.

 

 


  • کتابخانه شهید جاویدی
۲۵
مرداد

هنر باستانی قصه گویی  این ارزش را دارد که برای یادگیری آن تلاش شود. زیرا هم برای گوینده و هم شنونده لذت آفرین است.

این اصل هم در مورد قصه گوی بزرگسال صادق است هم کودک. برانگیختن کودکان به قصه گویی آن ها را به خواندن قصه های بیشتر وامی دارد. به گفته جک مگوری " گستره قصه گویی به اندازه ای است که نمی توان آن را دست کم گرفت. بخش گفتن قصه روی مهم ترین جنبه آن انگشت می گذارد اما در عین حال، شامل گوش کردن، تصور کردن، اهمیت قائل شدن، قضاوت کردن، خواندن، مناسب سازی، خلق کردن و مشاهده کردن و به خاطر سپردن و برنامه ریزی است."

قصه گویی دارای سه ارزش مهم است:

·         قصه گویی از روی میل و علاقه، تصویرهای ذهنی و تجسم فکری را جهت می دهد و به تخیل قصه گو و شنونده دامن می زند.

·         قصه گویی کمک می کند کودکان سنت ادبیات شفاهی را درک کنند و گذشته را بفهمند

·         قصه گویی به بزرگسالان فرصت می دهد پای کودکان را به میدان تجربه های ادبی بکشانند بی آن که پایبند به کتاب باشند

·         قصه گو ها با استفاده از کنش ها و حرکت اندام ها، کودکان را در داستان درگیر می کنند. هنگامی که بزرگسالان قصه می گویند کودکان قصه را کار با ارزشی به شمار می آورند و برانگیخته می شوند که خود نیز قصه بگویند

 

  • کتابخانه شهید جاویدی
۲۵
مرداد

  • کتابخانه شهید جاویدی
۲۵
مرداد


نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهور ترین لقب آن حضرت "معصومه" است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر (ع)  و مادر مکرمه اش حضرت نجمه خاتون‌ (س) است. آن بانو مادر امام هشتم نیز هست. لذا حضرت معصومه با امام رضا از یک مادر هستند
ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال 173 هجری قمری در مدینه منوره واقع شده است.

در سال ٢٠٠ هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.

یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. این جا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهلبیت (ع) را با حکومت حیله گر بنى عباس اظهار مى کرد. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده اى از مخالفان اهلبیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند،سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت(س) معصومه را نیز مسموم کردند.

به هر حال ، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س)بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که مى فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند; و در حالى که «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى»زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى کشید و عده فراوانى از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، حدوداً در روز ٢٣ ربیع الاول سال ٢٠١ هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود شتر آن حضرت در جلو در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.

آن بزرگوار به مدت ١٧ روز در این شهر زندگى کرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود.

محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام«بیت النور» هم اکنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.

سرانجام در روز دهم ربیع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربع الثانى» سال ٢٠١ هجرى پیش از آن که دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند .مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را به سوى محل فعلى که در آن روز بیرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشییع نمودند. همین که قبر مهیا شد دراین که چه کسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشکل شدند، که ناگاه دو تن سواره که نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پیدا شدند و به سرعت نزدیک آمدند و پس از خواندن نماز یکى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاک و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد.

آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن که با کسى سخن بگویند بر اسب هاى خود سوار و از محل دور شدند.

بنا به گفته بعضی از علما به نظر مى رسد که آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا (ع) و امام جواد (ع) باشند چرا که معمولاً مراسم دفن بزرگان دین با حضور اولیا الهی انجام شده است.

پس از دفن حضرت معصومه(س) موسى بن خزرج سایبانى از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا این که حضرت زینب فرزند امام جواد(ع) به سال ٢٥٦ هجرى قمرى اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا کرد و بدین سان تربت پاک آن بانوى بزرگوار اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبیت (ع). و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت وامامت شد.

 

 

  • کتابخانه شهید جاویدی